خلق کلی
این فراعامل هوش هیجانی– اجتماعی دربرگیرندهی خوشبینی و شادی است که در زیر تعریف شدهاند. این فراعامل بهطور تنگاتنگی با خودانگیزی ارتباط دارد. این خرده مقیاس، توانایی لذت بردن از خودمان، دیگران و بهطورکلی زندگی را تعیین میکند، و بهعلاوه بر نگاه کلی ما بر زندگی و احساس کلی خرسندی اثر میگذارد. افرادی که در این تسهیلکنندهی هوش هیجانی– اجتماعی چیره دست هستند، نوعاٌ بشاش، امیدوار مثبت و خودانگیخته هستند و میدانند چگونه از زندگی لذت ببرند.
خوشبینی
این خرده مقیاس خلقکلی بهصورت توانایی حفظ یک نگرش مثبت و امیدوارانه به زندگی، حتی در مواجهه با بدبختی و فلاکت، تعریف میشود. این مولفه معرف رویکردی مثبت نسبت به زندگی روزانه است و یک عامل بسیار مهم در انگیختن آنچه ما انجام میدهیم محسوب میشود. خوشبینی در مقابل بدبینی قرار دارد نشانهای معمول از افسردگی است.
بهطورکلی خوشبینی نگاه کردن به جنبهی روشنتر زندگی بههمراه حفظ نگرشی مثبت میباشد.
شادی این خرده مقیاس خلقکلی بهصورت توانایی داشتن احساس رضایت از خودمان، دیگران و بهطورکلی زندگی تعریف شده است. شادی عبارت است از توانایی داشتن احساس خشنودی از زندگیمان، لذت بردن از دیگران و داشتن شوخطبعی است. این مولفهی هوش هیجانی- اجتماعی متضمن توانایی لذت بردن از جنبههای مختلف زندگی است. افراد شاد غالباٌ احساس خوبی دارند و در کار و لذت احساس راحتی میکنند. شادی به احساس کلی بشاشیت و اشتیاق مرتبط است. ناتوانی در تجربهی شادی و مشکل در ایجاد عاطفهی مثبت، غالباٌ نشاندهندهی ناخشنودی، ناخرسندی و گرایشهای افسردهساز است.
بر اساس مفهومسازی این مدل، باهوش بودن از نظر هیجانی و اجتماعی، فهم و ابزار موثر هیجانات، فهم دیگران به خوبی و توانایی ارتباط برقرار کردن با آنها، و مقابلهی موفقیتآمیز با تقاضاهای روزانه، چالشها و فشارها میباشد. هوش هیجانی در درجهی اول مبتنی بر توانایی ما برای آگاهی از خودمان، فهم نقاط قدرت و ضعفمان و بیان احساسات و اندیشههایمان بهشیوهای غیرمخرب میباشد.
در سطح بینفردی، باهوش بودن از نظر هیجانی و اجتماعی شامل داشتن توانایی آگاه بودن از هیجانات، احساسات و نیازهای دیگران و توانایی ایجاد و حفظ روابط ارضاکنندهی متقابل سازنده و مشارکتی است. نهایتاٌ، باهوش بودن به لحاظ هیجانی و اجتماعی به معنای مدیریت موثر تغییرات شخصی، محیطی و اجتماعی از طریق مواجههی واقعبینانه و منعطف با موقعیتهای بلافاصل، حل مشکلات و تصمیمگیری در هر زمانی که لازم شود، میباشد. برای انجام چنین کاری ما نیاز به مدیریت هیجانات داریم بهطوری که آنها برای ما کار کنند و نه برعلیه ما و همچنین نیاز داریم به اندازهی کافی خوشبین، مثبت و خودانگیخته باشیم.
دانلود پایان نامه ارشد (متن کامل) :
رابطه بین هوش هیجانی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان استانداری